مثل یه فروشنده تازهکار، که بعد از یه مدتِ طولانی اولین مشتریِ مغازهش اومده و با لبخند ازش استقبال کرده و حالا میترسه اون فرد برگرده، پلاستیک طرحِ عصریخبندان رو بذاره روی شیشه سرد و بگه نمیخوادش. حتی بااینکه بالای سرش یه برگ آچهار چسبوندن «جنس فروخته شده پس گرفته نمیشود.»
بعد فکر کن تو هروقت میگی «باید یه چیزی رو بهت بگم .. » چقدر خووب حسِ اون فروشنده رو درک میکنم. حتی بااینکه بالای سرم یه برگه آچار چسبوندم «من فروشنده نیستم. من تنهام.»
829...
ما را در سایت 829 دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : manomoham1 بازدید : 165 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 19:01