845

ساخت وبلاگ

مامان بدش میاد. مدام میگه موهاتو جمع کن. یا حتی انقدر لج‌ش می‌گیره که میگه اصن بریم موهاتو کوتاه کنیم. تا دستم میره سمتِ سرم، ریز میشه رو من که یه تار مو نیفته رو زمین و اگر بیفته، اگر ببینه، سریع باید برش داری. باید جمعش کنی. واسش مسئله خودِ مو نیست، مسئله اینه که گوش ندادم به حرفش. اینه که ناراحتش می‌کنه. حالا این ورِ داستان، وقتی دست می‌کشم روی زمین، یه چیزی خودشُ بند می‌کنه به دستم، بعدش صدای خنده تو میاد. یا وقتی ظرف می‌شورم، یه چیزی میپیچه دور انگشتم، نگاهش که می‌کنم، صدای حرف زدن تو میاد. ازت عصبانیم، که به حرفم گوش ندادی و هِی دستتو به صورتت زدی و هِی لبخندت ریخت روی شالم. که بعدش بریزه تو خونه. تو به حرفم گوش ندادی و باید خودت بیای تک‌تکشُ از روی زمین جمع کنی.


829...
ما را در سایت 829 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomoham1 بازدید : 197 تاريخ : يکشنبه 3 بهمن 1395 ساعت: 10:06