سر من خسته به زانوی کسی نیست ولی. *

ساخت وبلاگ

وقتی قبلاها از سر بی‌حواسی کاری را انجام می‌دادم، مامان میگفت "عاشقیا!" و بعد دقیق میشد توی صورتم که ببیند واقعا هستم یا نه. دیروز پارچ آب را خالی کردم توی یخچال  ، تا یک ساعت هرچی دستمال میکشیدم نمِ طبقه‌هایش خشک نمی‌شد و مامان از دهنش در رفت "عاشقیا" و غمگین نگاهم کرد.


* امیرشکفته

829...
ما را در سایت 829 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomoham1 بازدید : 158 تاريخ : سه شنبه 11 آذر 1399 ساعت: 0:31