تو بری یه لیوان آب بخوری هم من منتظرت میمونم.

ساخت وبلاگ
توو فرودگاه که منتظر بودیم .. برگشتی سمتم و گفتی "یه سریام هستن که وقتی میان هیشکی منتظرشون نیست.. سخته ها"
منم همینجوری که ده دیقه بود زل زده بودم به نخ مشکی زیر دومین دکمه کاپشن سیاهت، گفتم "توو این دنیا واسه هر کی، لااقل یه نفر هست که منتظرش باشه" ولی دیگه اشاره نکردم که واسه ی تو .. بغلت وایساده و ده دیقه و سی ثانیه ست زل زده به نخ مشکی زیر دومین دکمه کاپشنی که برای سومین باره تنت میبیندش.
829...
ما را در سایت 829 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : manomoham1 بازدید : 175 تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1398 ساعت: 23:08