ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی

ساخت وبلاگ

میگم شاید شما حق داشتی .. جدی میگم! .. ما بیش از حد بهتون میچسبیدیم .. بیش از حد حواسمون بتون بود .. اصن یه بار اومدیم حواسمونو بدیم به حرفای مامان خانوم، دیدیم ای دلِ غافل! پیش شماست که .. شاید حق داشتین؛ چون در دل ما درخت مهربانی به چه ماند؟ به سرو بوستانی .. ولی شما چی؟ یه گلزارِ خزوونه دلتون .. هِی کاسه کاسه آب بده پای گُلارو .. سبز نشد که نشد .. پس به خاطر اینه که گلزار ندانستی در خار دگر رفتی؟
از اول میدونستیم نمیمونین .. فقط میخواستیم دیرتر باشه .. شما که حرفتُ با یه "بیا جدی باشیم" شروع میکردی، تموم توانمونو بکار میبردیم جدی نباشیم که شما هیچی نگی .. که هردفعه سرد میشدین زنگ میزدیم به گوشیتون ببینیم هنوز شمارمون سیوه؟ هستیم؟ اون قلب قرمزه نرفته؟ توو بلک لیست نیستیم خدابخواد؟ وویس هامون هنوز هست؟ بود که .. روز آخر هم بود که .. بازار مرا دیده بازار دگر رفتی؟ .. ما که شکلات خوردنمون کم شده بود .. ما که دارچین میجوشوندیم واستون .. ما که شیش گیاه خون ساز واستون گرفته بودیم .. ما که سرمه بادوم میزدیم .. چی شد پس؟
ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی؟ شعر به کنار .. انگار باعث میشه سربالاتر جواب بدین .. رو راست .. مردونه .. بی شوخی .. رفتین؟

829...
ما را در سایت 829 دنبال می کنید

برچسب : کردی,رفتی, نویسنده : manomoham1 بازدید : 178 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1396 ساعت: 1:43