سعی میکنم به روی خودم نیارم. سعی میکنم اهمیت ندم و تظاهر کنم مهم نیست ولی .. راستش خیلی مهمه. خیلی سختمه. خیلی اذیتم. بس نیست دیگه؟ + نوشته شده در ساعت توسط خانوم سه حرفی | نظر بدهید بخوانید, ...ادامه مطلب
I realized something today I'm a non-person, Sarah You shouldn't be here. I'm not here. You may see me, but I'm hollow Detachment - 2011, ...ادامه مطلب
اینکه چه آهنگی رو تووی چه موقعیتی گوش کنی، لااقل از نظر من مهمه. آهنگ bellyache یه حس قدرت عجیبی بهم میده. هنوز هم موقع گوش کردنش میتونم حس کنم که مانتوی پاییزهی مشکی و بلندم رو پوشیدم. عینک دودی, ...ادامه مطلب
به من میگفت من میتونم آدم خطرناکی باشم. از شدتِ عصبانیت و غمی که داشت از گوشهی چشمهام میزد بیرون میترسید. میگفت این گه رو تا کجا میخوای دنبال خودت بکشی؟ نفهمیدم دقیقا کدوم گه. عصبانیت؟ یا غصه, ...ادامه مطلب
اون خداست که اگه تو زندگی اذیت بشیم میگیم دوستمون داره. شما آدمها حتی اگه حرف اشتباهی بزنین .. سریع دور انداخته میشید. چه برسه به سخت کردن زندگی برای بقیه.+عنوان از اهنگ wild fire, ...ادامه مطلب
میگه "من هنوز به اون درجه از عرفانیت نرسیدم که بتونم سوالهای دینامیک رو بدون نفرین کردن جواب بدم ... و دیگه اینکه نه .. نمیام خونتون مهمونی، درس دارم لعنتی.", ...ادامه مطلب
مامان .. از ظهر که اشتباها نامش را بردم نگاهت از من دور نمیشود. نه از من. نه از هاله ی دور و بر من. یعنی تا دورترین نقطه نسبت به من که وقتی نگاهش میکنی من باز هم تووی میدان دیدت باشم.سهوا اسمش را جای , ...ادامه مطلب
بزرگی سیاه از من گرفتت* .. هیچی فقط خواستم یادآوری کنم.*علیرضا آذر, ...ادامه مطلب
توو این اوضاع و احوال صدای یکی هم از اون کنار اومد که میگفت "غبطه خوردن به چیزهای معمولی، خیلی غم انگیزه.", ...ادامه مطلب
همونقدر که بودتون مهمه واسمون، بودنمون مهم باشه واستون.وگرنه آدم یه جوریش میشه.از خودش بدش میاد.به خودش میگه خاک برسر اسگلت کنن., ...ادامه مطلب
حالم از همه ی دنیا خوب تره .. الان دارم با اون دختر مومشکی از پله های نامتقارن پایین میرم و جیغ میکشم .. میخورم به دیوار .. بالای سرم یه پنجره باز میشه و اینبار، یه مار داره مشروب میخوره و جای ماتیکش روی شیشه میمونه .. نیش هاش رو از جا کنده و هنوز گودی هست روی لثه اش .. آروم از کنار دیوار میرم .. در باز میشه .. کلی بخار هست .. هوا مرطوب و گرمه .. یه روشنی میبینم .. کاباچی داره گیاه های خشک شده رو آسیاب میکنه برای ساخت آب گرم حموم .. لباسامو که عوض کردم .. وقتی تنم دیگه بوی آدمیزاد نداد .. وقتی از روح رودخونه اون دارو رو گرفتم .. هیچ جا نمیرفتم .. شاید حداقلش به دیدن خواهر یوبابا برم و کمکش کنم یه شال جدید ببافه.., ...ادامه مطلب
میلرزه. چند بار زانوهاش خم میشه ولی میخواد زودتر برسه. بنظرش، خونه از همیشه بزرگتره. راه رسیدن به اتاق، طولانیتر. بالاخره درُ باز میکنه. وایمیسه جلوی آینه. چونهشُ میگیره توو دستش. فحش میده. فحشِ پاستوریزه. یه فحشِ بد میده بخاطر اینکه نمیتونه فحشِ بد بده. دوست داره دستشُ ببره تووی آینه. یقه اون دخترهی احمقُ بگیره. پرتش کنه بیرون. همون دختره که قبل از اومدنش، خودشُ تووی این اتاق دیده. میترسه. الانه که سر برسه. انقدر میترسه که فقط میزنه زیر گریه. ریتم دار. آروم. شیک. باکلاس. بعد میشه همون دخترِ نسبتا بد. داد میزنه. میترسه. الانه که سر برسه. پ,817 area code,817,817 broadway,817 zip code,817 angel number,8170 laguna blvd,817 west end avenue,8170 33rd ave s,8176 brandywine road,817 ne 64th st ...ادامه مطلب